وینامریت

یک سایت درباره برترین پاورپوینت دروس و جزوات انشگاهی عالی برای شما

وینامریت

یک سایت درباره برترین پاورپوینت دروس و جزوات انشگاهی عالی برای شما

  • ۰
  • ۰

عارف (از فعل یونانی myein ، "قفل" که در آن mystikos ، "بسته است، محرمانه و یا مرموز") تعیین یک نوع تجربه بسیار دشوار برای رسیدن به آن درجه حداکثر اتحاد روح انسان، به مقدس در طول رسد وجود زمینی در ادیان توحیدی ( آیین زرتشت ، یهودیت ، مسیحیت ، اسلام ) و همچنین در برخی از ادیان شرک ( هندوئیسم ) و غیر خداباورانه ( بودیسم ) رخ می دهد ، جایی که با حداکثر درجه کمال و دانش شناخته می شود.


از نظر خداشناسی ، عرفان با زهد تفاوت دارد به این دلیل که روح انسان را برای کمال ، به عنوان یک پیشگویی برای عرفان ، از طریق دو روش یا روش تمیز و اشراقی ، در حالی که عرفان ، به که فقط تعداد کمی از افراد می توانند به آن دسترسی داشته باشند ، به روح کمال یافته توسط فضل یا تمرین زاهدانه ، تجربه اتحاد مستقیم و لحظه ای با خدا را می افزاید ، که فقط از طریق یکپارچه حاصل می شود ، از طریق نوعی تجربه به نام چشم اندازها یا وجد عارفانی که چنان پرستی و دانش خاصی از آنان است که افرادی که به آنها دسترسی پیدا می کنند بارها و بارها غیرقابل توصیف شناخته می شوند.


عرفان عموماً به قداست مربوط می شود ( رودولف اتو در کار خود Das Heilige ، "The Holy" ، 1917 ، آن را "بی عیب" می نامد: یک "تجربه غیرعقلانی و غیرحسی یا ارائه ای که مرکز اصلی و بلافصل آن است خارج از هویت "). در مورد مسیحیت ، می توان آن را با مظاهر جسمی فوق العاده ای به نام معجزه مانند کلاله ها و پدیده های بحث برانگیز فراروانشناختی دوسوختگی و درک خارج حسی همراه دانست.، درمیان دیگران. علاوه بر این ، mystique مجموعه آثار ادبی نوشته شده درباره این نوع تجارب معنوی ، در هر یک از ادیان دارای نوشتن را تعیین می کند.


عرفان ، مشترک در سه دین بزرگ توحیدی ، اما محدود به آنها نیست (برای مثال عرفانی بت پرست نیز وجود داشت) ، هدف آن این است که آن خلیج را که انسان را از الوهیت جدا می کند ، برای اتحاد مجدد آنها و پایان دادن به بیگانگی حاصل از واقعیتی ناعادلانه ، آوردن ، از نظر مسیحی ، پادشاهی آسمان به زمین . مکانیسم متفاوت: یا از طریق یک مبارزه مراقبه و فعال در برابر نفس ( بودیسم ) یا نفس به عنوان در مورد مسلمان تصوف ، یا از طریق نماز و زهد در مورد مسیحی، و یا از طریق استفاده ازکابالا در گسترده ترین جریانات یهودیت .



فهرست مطالب

1 عرفان غیر مذهبی یا فلسفی

2 عرفان بت پرستانه

3 عارف مسیحی

3.1 رمز و راز آلمانی

3.2 رمز و راز ایتالیایی

3.3 عارف اسپانیایی

3.3.1 مسیرهای پاکی ، اشراقی و واحدی

3.3.2 دوره ها

3.3.3 مدارس

4 عرفان اسلامی یا تصوف

4.1 گفتار و کردار صوفیان

4.2 خصوصیات تصوف

5 عرفان یهودی یا کابالا

6 عارف بودایی

7 پدیده های عرفانی

7.1 توضیحات علمی درباره پدیده های عرفانی

8 در فرهنگ عامه

9 همچنین ببینید

10 منابع

یازده کتابشناسی - فهرست کتب

12 لینک های خارجی

12.1 عارف کاتولیک

12.2 عارف اسلامی

12.3 عارف یهودی

عرفان غیر مذهبی یا فلسفی 

آنچه میشل هولین آن را "عرفان وحشی" می نامد ( La mystique sauvage ، Paris: PUF، 1993) نوعی "تجربه عرفانی خودجوش" است ، خارج از هیروفانی مذهبی و سیستم های بسیار پیچیده اعتقادات و عقاید ، حتی اگر قابل شناسایی باشد با آن ، در اثر مکاشفاتی که انسان به خود ایجاد می کند ، ناشی از تماس با طبیعت اصیل یا همیشه استفاده از مواد روانگردان مانند LSD یا قارچ های توهم زا مانند ارگوت در فرهنگ های آنیمیستی که هیچ مذهبی وجود ندارد ، از زندگیو طبیعت برای آنها دین است. این در مورد احساس ناگهانی ارتباط معنوی با طبیعت یا انحلال نفس است ، ورود به یک واقعیت بی انتها ناشی از یک خاطره از کودکی اصولاً شاید بی نتیجه ، درک زودگذر یک بو یا مزه ... انواع مختلف رویارویی غیرمنتظره با یک واقعیت شوم که می خواهد یک "احساس اقیانوسی" را تجربه کند ، بیگانه با جهان دینی و ما را خارج از مختصات معمول واقعیت روزمره قرار می دهد. اگرچه ، هولین معتقد است که دسترسی به امر الهی از طریق مواد مخدر یک دام است و نه عرفان واقعی.


اسرار مشرکانه 

همچنین نگاه کنید به: دین شمنی و رمز و راز .

ادیان با منشأ اروپایی باستان ، که به طور تحقیرآمیزی "بت پرست" یا بت پرستی خوانده می شود ، آن دسته از اعتقادات و آیین هایی است که پیش از یهودیت ، مسیحیت و اسلام متفاوت بوده و یا غالباً با آنیمیسم یا شرک مشخص می شوند . در درون این ادیان ، اسرار الوسینی یا الوسیین و نئو فیثاغورسیسم ، که هنوز هم چندان شناخته شده نیستند ، به م believeمنانی دست یافتند که خود را به روشی عرفانی نشان می دادند.


ادیان سلتی باورهای متنوع را گروه بندی می کنند. این ادیان یک شرک را که عمدتاً با نیروهای طبیعت ( آنیمیسم ) مرتبط بود و همه چیز زنده یا فعال را خدایی می کردند ، حفظ کردند. در صورت عدم وجود منابع کتبی گسترده ، از یافته های باستان شناسی و مراسم تدفین می توان نتیجه گرفت که آنها آیینی بودند که به شدت با جادو و آیین مشخص شده اند . کشتی هایی با منشأ سلتیک با شخصیت هایی در حالت های یوگیک پیدا شده اند که به احتمال زیاد نمایانگر کشیشان هستند. این امر باعث می شود که به نوعی از عرفان های مذهبی مربوط به عقاید خدایان مرتبط با نیروهای طبیعی فکر کنیم. 1


فلسفه نوافلاطونی Plotinus (قرن 3 میلادی) ، متولد مصر ، نمایانگر عرفانی طبیعی است ، اما ، وجد را با "چنان کمال که بعداً توسط عرفای مسیحی تقلید شد" که همان فرمولهای وی را دنبال می کرد ، توصیف می کند. 2


عارف مسیحی 

مقاله اصلی: الهیات عرفانی مسیحی

همچنین نگاه کنید به: تدبر و الهیات منفی .


سانتا ترزا دو ژسوس ، یکی از بزرگترین نمایندگان عرفان در مسیحیت.

در مورد عرفان مسیحی ، عمل عرفانی اتحاد با خدا ، معروف به خلسه ، به شخص بستگی ندارد ، بلکه فقط به خدا بستگی دارد ، که به دلایلی که فقط برای او شناخته شده است ، به عنوان یک فیض خصوصی ، مدت کوتاهی از ارتباط حساس فراسوی زمین با بعضی از روح ها را اعطا می کند. یا به طور مستقیم یا برای انتقال بعدی آن به یک گروه خاص یا به گروه اجتماعی ، به آن نزدیک می شود. می تواند همراه با تظاهراتی به نام " کلاله " یا "زخم" باشد: زخم هایی که برخی از زخم های مسیح را روی صلیب تولید می کنند ، و همچنین دوسوختگی (رویدادی که در آن دیده می شود که قدیس یا عارف در دو یا چند مکان در محل دیده می شود هم زمان) و مظاهر نبوی. اعتقاد بر این است که وفاداری ، در مورد کاتولیک ، بخشیده شده است، اما این لازم نیست ، برای افرادی که یک نظم سخت زاهدانه از روزه داری ، خلوتی ، نماز ، هیسکیسم ، تواضع ، کار ، توبه ، تحمیق و درون نگری را با پیروی از یک قانون صومعه سلوک دنبال می کنند ( روحانیون منظم زن و مرد) از طریق راهها یا راههایی که راه پاک کننده و روش اشراقی نامیده می شود ، خود را در نظر خدا تطهیر کند . عرفای کارملیت از یک شب تاریک و همچنین یک جهش کور و تاریک صحبت می کنندایمان به امید خدا بیامرزد و روح بندگانش را جمع کند. اگر خدا بخواهد ، یک اتحاد عرفانی یا وجد به وجود می آید ، یک تجربه الهی تر از انسانی است که ناشی از یک لذت غیر قابل گفتن است ، یعنی کاملاً غیرقابل انتقال ، اما فقط در یک قسمت بسیار کوچک ، از طریق کلمات یا هر وسیله بیان دیگر. اینطور است که سنت ترزا از عیسی او را برای مثال توصیف می کند:


و روح در لذت آنچه خداوند آن را نمایندگی می کند به قدری مورد استفاده قرار گرفته است که به نظر می رسد جان دادن به بدن را فراموش می کند. (...) استفاده از هر حس یا قدرتی از بین نرفته است ، اما همه چیز کامل است تا فقط در خدا استفاده شود. از این خاطره گاهی سکون و استعدادی درونی بسیار با استعداد حاصل می شود ، یعنی همان روح که به نظر می رسد از هیچ چیز بی بهره است .

همچنین ، با این وجود ، یک عرفان پروتستانی وجود دارد ، به عنوان مثال توسط نویسندگانی مانند امانوئل سوئدبورگ و آرکانای آسمانی وی یا جوزف اسمیت ، بنیانگذار کلیسای عیسی مسیح از مقدسین آخرین روز یا مورمونیسم ، یا حتی شاعر ویلیام بلیک ، و همچنین یک عرفان هتردوکس توسط قدیمی ترین شکل توسط مسیحیان گنوسی و در قرون وسطی و رنسانس توسط روشنگران ، چپها یا پیروان سکوت گرایی مورد حمایت میگل دو مولینوس، عرفانی از جهاتی بسیار نزدیک به آیین بودایی است .


سنت عرفانی مسیحی در واقع از پاول تارسوس و انجیل به گفته جان آغاز می شود ، و همچنین از پدران بعدی کلیسا ، به ویژه پدران بیابان یا Thebaid. سنت آگوستین از کرگدن و همچنین سنت توماس آکوئیناس شخصیت بسیار تأثیرگذاری بود . شخصیتهای عرفانی دارای برخی آثار گسترده خوانده شده از شبه دیونسیو آرئوپاگیتا ناشناخته هستند که برخی می خواهند آنها را به اشتباه با یونانی ناشناخته تبدیل شده توسط پل تارسوس به آرئوپاگوس آتن شناسایی کنند. الهیات منفی اواین پیشرفتی بود که در عرفان مسیحی گنجانیده شد و برای مثال در San Juan de la Cruz یافت می شود . سپس مکاتب عرفانی از دستورات مختلف خانقاهی را دنبال کنید که در این میان شاخه های مختلف عرفان فرانسیسکانی ، عرفان آگوستینی ، عرفان کارملی و عرفان مثلثی وجود دارد . عرفان ژرمنی بسیار مهم و تأثیرگذار بود و به نمایندگی از جان ون رویزبروک ، استاد اکارت ، توماس دی کمپیس و قبلاً در باروک ، توسط آنجلوس سیلسیوس و زائر شروبش حضور داشت .


عارف ژرمنی 

شایان ذکر است که در عرفان ژرمنی رقمی از اهمیت بسیار برجسته وجود داشته باشد: ههیلدگاردا دو بینگن ، ابی ، رهبر رهبانی ، عارف ، پیامبر ، دکتر ، آهنگساز و نویسنده آلمانی .


همچنین در قرون وسطی ، میستر اکهارت و شاگردانش انریکه سوسو و خوان تاولرو یک مدرسه ایجاد کردند . و در قرن 17، در یاکوب بومه و به خصوص یوهان شفلر، بهتر است به عنوان شناخته شده آنجلیوس ، نویسنده متناقض مذهبی حرفهای نیش در موجود کامل Cherubin زائر .


همچنین نگاه کنید به: Thomas of Kempis

عارف ایتالیایی 

عرفان ایتالیایی است که آمار و ارقام از poverello سان فرانسیسکو د ASIS ، نویسنده معروف سرود ، یکی از متون اول ادبیات ایتالیایی و بدون شک یکی از مهمترین و زیبا. [ نیاز به ذکر منبع ] خوشبخت آنجلا د فولیگنو عارفی از قرون وسطی است که زندگی او از طریق زندگی نامه یا یادبود وی شناخته می شود.


عارف اسپانیایی 

مقاله اصلی: مکتب زاهد اسپانیایی

همچنین نگاه کنید به: ادبیات رنسانس اسپانیا # ادبیات مذهبی


قاب پرتره سنت جان صلیب .

عرفان اسپانیایی عمدتا در کاستیا ، اندلس و کاتالونیا گسترش یافت. در قرن شانزدهم به دلیل تنش در پروتستان گرایی به شدت جوانه می زند . نمونه های قرون وسطایی Raimundo Lulio وجود دارد ، که سنت اسپانیایی را با تماس فرهنگ عرب و عرفان صوفیانه و با سنت سامی کابالا (در اسپانیا مهمترین کتاب او ، Zohar ، تدوین کرد و بسیاری از نویسندگان مهاجران سفاردی تعالیم کابالیستی را گسترش دادند ، مانند Moisés Cordovero یا Isaac Luria) همچنین از نظر زمانی یکی از آخرین عارفانی است که ظهور می کند و به نوعی نمایانگر اوج سنت عرفانی مسیحی است.


بارزترین مشخصه عرفان اسپانیایی ویژگی التقاطی آن است که بین گرایش های شدید سازگار است. به عنوان مثال ، ما می توانیم در San Juan de la Cruz دیو به نام Aminadab به زبان عربی یا همان بیت تکرار شده در سبک شعر عرب را پیدا کنیم. ویژگی دوم این است که در ادبیات مذهبی اسپانیایی زبان ، زهد بر عرفان غلبه دارد. سومین مورد شرح رسمی عالی او خواهد بود: او سبک ادبی بسیار خوبی ارائه می دهد ، به طوری که بسیاری از آثار او به عنوان شاهکارهای ادبیات به زبان اسپانیایی به حساب می آیند.


من زندگی می کنم بدون اینکه در خودم زندگی کنم

و زندگی بسیار بالا امیدوارم


که من می میرم چون نمی میرم.


موضوع اسناد مورد بحث ، استفاده شده توسط سانتا ترزا د ژسوس و با کمی تغییر ( و امیدوارم چنین باشد ) توسط سان خوان دو لا کروز. 3

به عنوان یک روند ادبی ، از خلق آثار مکتوب به عنوان ابزاری برای بیان دینداری و آنچه اتحاد روح با خدا برای نویسندگان آن به معنای مختصر برگزیدگان است ، استفاده می کند.


مسیرهای تصفیه کننده ، اشراقی و یکپارچه 

برای اتحاد روح با خدا ، سه روش ، روش ، مرحله یا مرحله زیر مطابق رساله معنوی سه راه ، تصفیه کننده ، اشراقی و وحدت توسط Bernardo Fontova (والنسیا ، 1460-1390 ) ، Carthusian در Vall de ایجاد شده است. کریست ؛ 4 و خوان دو پالافوکس و مندوزا ، اسقف پوئبلا را تکرار کنید ، در آرزوی مردانه که سه راه زندگی معنوی ، تصفیه ای ، اشراقی و وحدت اعلام شود (1642): 5


از طریق تصفیه: روح از طریق نعمت و دعا از رذایل و گناهان خود پاک می شود. جاذبه ها به خودی خود لازم نیست که بد باشند ، اما دلبستگی یا ذائقه ای که در حافظه ایجاد می کنند ، دلیل آن این است که از جهت گیری کامل آن به سمت خدا جلوگیری می کند. محرومیت جسمانی و نماز اصلی ترین وسیله تصفیه است.

مسیر روشنایی : پس از تطهیر ، روح با تسلیم کاملاً منحصر به فرد و کامل در برابر خواست خدا ، منور می شود. روح در حال حاضر تمیز و در ناتوانی بی حد و حصر درونی است ، که بدون تماس خدا به خودی خود ریخته می شود. سپس شیطان وسوسه می کند و روح باید انواع وسوسه ها را تحمل کند و نور ایمان را که به آن اعتماد دارد و بدون فریب ، از طریق درون نگری مداوم در جستجوی خدا دنبال کند. اما او باید فروتن باشد ، زیرا اگر خدا نخواهد ، اتحاد عرفانی غیرممکن است ، زیرا تصمیم با او مطابقت دارد.

از طریق وحدت : روح با خدا متحد می شود و خلسه ای ایجاد می کند که حواس را از بین می برد. فقط برگزیدگان می توانند به این نقطه برسند و توصیف آن با کلمات بسیار دشوار است ، زیرا ابزار ضعیف زبان انسان ، حتی به شکل شاعرانه ، می تواند چنین تجربه شدیدی را توصیف کند: این یک تجربه غیر قابل توصیف است. واقعیت رسیدن به مسیر متحد می تواند با اصطلاحات کلاله ای یا زخم های مقدس (زخم هایی که مسیح بر روی صلیب متحمل شد) ، با پدیده های لاویتس مقدس و با اپیزودهای دوبلوری (یعنی حضور همزمان در چندین مکان) آشکار شود. ) قدیس ، چون قبلاً هنگامی است که دچار این نوع اتحاد می شود ، نمی تواند توصیف کند اما فقط آنچه را که برای او اتفاق افتاده است.

دوره ها 

پدرو سانز رودریکز چهار دوره در تاریخ عرفان اسپانیا را مشخص می کند: 6


دوره واردات و شروع ، که از ریشه قرون وسطی تا سال 1500 شروع می شود و طی آن آثار عرفان های خارجی ترجمه و پخش می شود.

دوره همسان سازی (1500-1560) که در آن آموزه های وارداتی برای اولین بار توسط نویسندگان پیشگام در معرض اسپانیایی قرار می گیرند (Fray Hernando de Talavera ، Fray Alonso de Madrid ، Fray Francisco de Osuna ، Fray Bernardino de Laredo ، San خوان دو آویلا ، لال و ناشنوا ترزا دی کارتاژنا و دیگران).

دوره پر بودن و تولید شدید ملی (1500-1600 ، سلطنت فیلیپه دوم : فرای لوئیس دی لئون ، سان خوان دو لا کروز ، سانتا ترزا د ژسوس ).

دوره انحطاط یا تدوین اعتقادی ، تا اواسط قرن هفدهم طول کشید ، که توسط نویسندگانی مانند میگوئل دو مولینوس و همچنین نویسندگان دیگری که خالق اصلی نیستند ، اما بلاغت های عرفان است که به نظم و نظریه آموزه دوره قبل توجه دارند.

مدارس 

مارسلینو منندز پله یو با دستورات مذهبی عرفا ، طبقه بندی مدارس را انجام داد: 7


زاهدان دومنیکن ، که نمونه اولیه آنها Fray Luis de Granada است .

زاهدان و عارفان فرانسیسکانی (سان پدرو د آلکانتارا ، فرای خوان د لوس آنجلس ، فرای دیگو د استلا ، مادر بزرگوار خوآنا دلا کروز و غیره).

عارفان کارملی ( سان خوان د لا کروز ، سانتا ترزا د ژسوس و ...) ، با ارامیت های خاص خود ، مانند صحرای بولارک .

زاهدان و عرفای آگوستینی (فرای لوئیس دی لئون ، پدرو مالون دو چاید و غیره)

زاهدان و عرفای یسوعی ( سانفرانسیسکو دو بورخا ، خوان اوزبیو نیرمبرگ و دیگران).

روحانیون غیر روحانی و غیر روحانی ( خوان دو والدس ، میگل دو مولینوس ) ، که عرفای هتردوکس هستند.

این طبقه بندی ، که در آن هر نظم مذهبی سنت کلامی و اعتقادی خاص خود را دارد ، می تواند بیشتر در سه جریان ساده شود:


عاطفی (احساسات بیشتر از روشنفکر است) ، که همیشه مسیح گرایی یا تقلید از مسیح انسان را راهی دارد که از طریق آن مسیحی می تواند به الوهیت برسد (فرانسیسی ها و آگوستین ها).

روشنفکر یا مکتبی ، که با توسعه آموزه ای متافیزیکی (دومینیکن ها و یسوعیان) به دنبال شناخت خدا است.

التقاطی یا اسپانیایی واقعی ، نشان داده شده توسط عرفان Carmelite.

هلموت هاتزفلد 8 طبقه بندی نظریه های تفسیر عرفان بسیار تأثیرگذار اسپانیایی را توسعه داده است. که در آن پنج مدرسه اصلی وجود دارد:


مکتب تاریخی ، پیشنهاد ژان باروزی ، در یک تحقیق فرانسوی در مورد سنت جان صلیب: از اصالت عرفای اسپانیایی پشتیبانی می کند که نمادهای تعیین کننده خود را بدون در نظر گرفتن شرایط تاریخی کشف می کنند.

مدرسه سنتتیک ، که نظریه پرداز اصلی آن گاستون اچگویین است از طریق یک مطالعه فرانسوی در مورد سانتا ترزا. او تصور می کند که عرفان اسپانیایی را می توان به عنوان تلفیقی ترکیبی از اشکال مختلف قدیمی ، همه منحصراً غربی ، توضیح و درک کرد.

مدرسه سکولار ، اثر داماسو آلونسو ؛ به گفته او، عناصر نمادین متعددی از عرفا اسپانیایی از بی حرمتی، محبوب و یا شعر کشت گرفته شده است، به ویژه از Garcilaso است شعر (از طریق نسخه های الهی از اشعار او توسط سباستین د کوردوبا ) از Romancero از شعر ترانه سرایی محبوب و غنایی .

مکتب عربیست ، متشکل از ژولیان ریبرا و به ویژه میگل آسین پالاسیوس ، که پیوندهایی میان نوشته های سن خوان دو لا کروز و نوشته های عارف محمدی ابنرآبی ، از نیمه اول قرن 13 دارد. از طرف دیگر ، هیچ کس نتوانسته است تأثیر عرفان مسلمان را در رایموندو لولیو کاتالان انکار کند .

مدرسه ژرمنیک که ادعا می کند بیشترین تأثیر را عرفای اسپانیایی از عرفای فلاندی و آلمانی مانند مایستر اکارت ، یا فرانسوی یان ون رویسبروک ، یا توماس دی کمپیس می آورند .

هاتسفلد تمایل دارد که این مسئله را در نظر بگیرد که هم شرق و هم غرب در شکل گیری زبان عرفای اسپانیایی نقش داشته اند.


اسپانیایی عرفان است چهره های برجسته در عصر طلایی و به خصوص در کاستیا، مانند برناردینو د لاردو ، فرانسیسکو د اوسونا ؛ سانتا ترزا دو ژسوس آثار عرفانی مهمی را در نثر سرود ، مانند Las moradas و Camino de Perfection . شاید غزل معروف عرفانی "خدای من مرا وادار نمی کند که تو را دوست داشته باشم" به دلیل سن خوان اوویلا باشد و سان خوان دو لا کروز با تجارب عرفانی خود شعرهایی سروده که شاید اوج شعر اسپانیایی تمام ادوار باشد. ، کانتیکل روحانی و شب تاریک روح، در میان چندین شعر نه چندان مهم ، توسط خودش در نثر اظهار نظر کرد. عرفای دیگری نیز مانند Santo Tomás de Villanueva ، San Juan Bautista de la Concepción ، Cristóbal de Fonseca ، Blessed Alonso de Orozco ، Fray Pedro Malón de Chaide ، Fray Luis de Granada ، Fray Juan de los Ángeles یا Sor Ana de la Trinidad برجسته هستند. . در کشور باسک شکل San Ignacio de Loyola برجسته است . در کاتالونیا ، Ramon Llull ، معروف به Raimundo Lulio ، در قرون وسطی مهم بود ، که کتاب دوست و معشوقشاین گواه اصلی ادبیات عرفانی به زبان کاتالان است. پس از دوران طلایی ، عرفان اسپانیا رو به زوال رفت.


عرفان یا تصوف اسلامی 

مقاله اصلی: تصوف

صدای صوفی از ریشه sûf ، ( پشم ) ، کنایه از عادت صوفیان به عنوان نشانه جدا شدن از جهان گرفته شده است. مرتاضان عرب سرگردان نیز fakirs نامیده می شدند ( "فقیر"، در عربی فقیر ، PL. Fuqarâ )، و در فارسی دراویش ( درویش ). برخی از بخشهای ارتدوکسی اسلامی گاهی با احتیاط نگاه می کردند ، احترامی که الگازل برای تعالیم خود قائل بود ، که توسط برخی از شرق شناسان غربی به عنوان "سنت عرب آگوستین" خوانده می شود ، و در میان مسلمانان به عنوان حجت الاسلام یا اثبات اسلام شناخته می شود ، ساخته شده از گروه های سنی مستقر در عراقدر قرن هشتم و از بغداد و قاهره در قرن 9 ، حضور تصوف در سراسر جهان اسلام ، از ایران تا هند و از مغرب تا آناتولی و آل اندلس گسترش یافت .


زهد و عرفان تصوف یا تصوف خود را به عنوان روشی تبیین می کند که اساساً از مثالی که توسط پیامبر اسلام ، حضرت محمد (ص) و توسط افرادی از اصحاب وی که به شدت به نماز و جدا شدن اختصاص دارند ، شروع می شود ، بعضی از آنها از آنها به عنوان اهل سنت یا سوفا یا افراد بانک هستند.


معنویت تصوف بر عمل ، تأمل و دعا در همان زمان تأکید می کند ، به دنبال:


- حالت عمل با اخلاص کامل ، که بر اساس قرآن و نمونه پیامبر اسلام الگوبرداری شده است.


- حالتی از تفکر که به وسیله آن چیزی جز رد پای خدا یا چراغ های منعکس شده خدا دیده نمی شود ؛


- حالت دعا یا به عبارت بهتر "ذکر خدا" (ذکر) همیشگی . این حالت با ذکر زبان ، ذکر قلب ، ذکر راز ، ذکر راز و غیره تا چندین سطح هر بار عمیق تر شروع می شود و درجه های مختلفی را شروع می کند تا ذکر بیش از همه مقولات و مفهوم سازی ، در آنچه می تواند باشد عمیق ترین منطقه ردیابی جاودانه روح در حالت تأمل از خدا.


نمونه های معنویت اسلامی در سرتاسر جهان اسلام و با گذشت زمان ، در مقابل جهانی از جمعیت مسلمان با تعهد بسیار متفاوت در عمل به دین گسترش می یافت. این گروه از مردم به صوفیان معروف شدند. یکی از چهره های بزرگ سنی اولیه آن در بصره ساکن شد ( حسن البصری ، درگذشت 728) ، دیگران در مدینه و مکه زندگی می کردند، ستایش عشق و خوبی خدا (خدا) و تسلیم کامل (بیرونی و درونی) در برابر اراده الهی ، که منجر به تأیید سنت صوفیه در موارد خلوص مثال زدنی ، تجربه "نزدیکترین" نزدیکتر از رگ گردن (طبق عبارتی از قرآن) حضور بیکران خدا ، که در مقابل آن انسان مانند هیچ در مقابل یکی نابود خواهد شد.


تشکیل سازمان صوفیان به برادری یا اخوت (طریقت) از افرادی که تعالیم یک معلم صوفی را فرا می گرفتند ، در قرن 12 به مرحله رشد نهادی قابل توجهی رسید. تصوف در کار الغزالی (الگاسل) به موفق ترین نمایشگاه اعتقادی ارتدکس خود رسید .


امروزه گسترده ترین روشهای صوفیانه (طریقه ها) یا 'دستورات' در جهان ، قدیری و نقشبندی و همچنین شادیلی و چیستی است.


راهنمایی یک معلم یا "مدیر معنوی" (مرید) ، که قبلاً از ایستگاههای معنوی عبور کرده و به تحقق معنوی رسیده است ، برای هدایت شاگرد در طول مسیر طولانی مبارزه با نفس امری ضروری است (نفس) )


تجربیات اساتید بزرگ صوفی ، بسیاری از غزل و روایت اسلامی را الهام گرفته است.


گفتار و کردار صوفیان 

مقدسین صوفی نقل می کنند که به لطف خداوند ، ایستگاههای معنوی فراتر از درک عادی ما از امور دریافت کرده اند. و در عین حال آنها تأیید می کنند که جستجوی ایستگاه ها در خود انسان دور شدن از آنها است ، زیرا تنها جستجو باید رضایت خدا باشد. روایات معجزه (کرامت) که برای معلمین صوفی اتفاق افتاده است ، در ادبیات صوفیه شناخته شده است ، اگرچه تعالیم صوفیه در این زمینه این است که جستجوی معجزه مانعی بر سر راه آن است و در صورت وقوع ، فقط بدون مداخله اراده فعال یا خودنمایی در این زمینه.


معلمان دو کلاس از دانش دین اسلام ، قرآن و زندگی پیامبر را از یکدیگر متمایز می کنند: دانشمند ، دارای ویژگی ذهنی-گفتمانی و قلبی یا ذاتی عرفانی ، با اشاره به اینکه هر دو دانش لزوماً مکمل یکدیگر هستند ، فقط بنده پاک می تواند به دانش درونی دسترسی پیدا کند.


به نوبه خود ، اگرچه اخوان صوفیه در نظارت بر احترام به حاکمان به سایر مسلمانان پیوسته اند ، موارد شناخته شده ای وجود دارد که در آن یک حاکم بر صوفیان ( مصطفی کمال آتاتورک ، در ترکیه یا رژیم کمونیست) آزار و اذیت اعمال کرده است. در روسیه ، فقط به دو مورد اشاره می کند) و مفهوم درجه واقعی که مقدس و پادشاه در مقابل خدا از طرف صوفیه دارند.


نمونه ای از این مورد را می توان در حکایت زیر توسط شاه بهاudالدین نقشبند (1317-1388) یافت ، همانطور که توسط استاد صوفی دیگری ، شیخ فری الدین العطار نقل شده است :


"یک بار سلطان عبد الله کازگان پادشاه ماوراoxالنهر به بخارا آمد. او تصمیم گرفت در اطراف بخارا به شکار برود و افراد زیادی او را همراهی می کردند. شاه بهاudالدین نقشبند در یک روستای نزدیک بود. وقتی مردم به شکار رفتند ، شاه نقش بند به بالای تپه ای رفت و در آنجا نشست. همانطور که در آنجا نشسته بود ، این فکر در قلب او وارد شد که خداوند به مقدسین عزت زیادی داده است. به خاطر آن افتخار ، همه پادشاهان این دنیا باید در برابر آنها تعظیم کنند. این فکر هنوز از قلب او خارج نشده بود ، وقتی شوالیه ای با تاجی بر سر او مانند یک شاه به او نزدیک شد و اسب خود را پیاده کرد. با فروتنی فراوان از شاه نقش بند استقبال کرد و به لطف ترین حالت در حضور او ماند. او در برابر شیخ تعظیم کرد اما شیخ به او نگاه نکرد. او را یک ساعت در حالت ایستاده نگه داشت. سرانجام شاه نقش بند به او نگاه کرد و گفت: "اینجا چه می کنی؟" وی گفت: "من سلطان سلطان کازگان هستم. من برای شکار بیرون آمدم و بوی خوشبویی را بو کردم ، او را در اینجا دنبال کردم و تو را در وسط یک نور شدید نشسته دیدم. این واقعیت که او فکر کرده بود "همه پادشاهان این دنیا باید در برابر مقدسین سر تعظیم فرود آورند" به حقیقت پیوست. اینگونه است که خداوند افکار مقدسین خود را ارج می نهد.

پس از "راه" ( طریقت ) یک معلم ( xeic ، Shéij)، تأیید تصوف که یک ایستگاه معنوی می توان رسید که در آن از "چشم" می اندیشد عالی بودن، در مقابل از آن همه ایجاد را تبدیل به "کمتر از ذره ای غبار معلق در نیستی »، آنچه در زبان تصوف از نظر فنی به عنوان« نابودی خود در خدا »خوانده شده است ( fanâ ).


خصوصیات تصوف 

یک عنصر نوع شناختی که تصوف را از "عرفان" متمایز می کند این است که تزکیه راه در تصوف به عنوان یک علم یا علم ، علم ایستگاه های قلب و مبارزه با نفس که معلمان آن آنها با تکنیک های معنوی مربوطه مهارت دارند تا به شاگرد اجازه دهند در این روند پیشرفت کند.


به همین ترتیب ، یک عنصر نوع شناختی دیگر این است که ، بر خلاف تلاش های فردی یا زهد ، کسی که در نهایت "کلید" شاگرد را دارد ، استاد است که در تصوف تصور می شود که واقعاً چنین است ، باید یک ارتباط معنوی زنده و بدون وقفه را حفظ کند. با خود حضرت محمد ، بنابراین اولین و دائمی ترین منبع تصوف قلمداد می شود. به این ارتباط انتقال دانش معنوی از خود پیامبر ، سیلسیلا یا راه انتقال گفته می شود.


در تصوف آثار و چشم اندازهایی با ماهیت متافیزیکی ، عنصری صابونی یا عرفانی (به معنای ریشه شناسی) تصوف وجود دارد.


اساتید صوفی ، مانند ابن عربی یا شیخ عبدالقادر جیلانی ، تأیید می کنند که عرفان خدا نیز به معنای دریافت دانش از مذهب دارای طبیعت ممتاز است. بنابراین ، شیوخ صوفی ، همانطور که در خلافت عثمانی مورد توجه قرار گرفتند ، نمایانگر عملکرد ضامنین ارتدوکسی و همچنین صاحبان اسرار هستند.


در ادبیات صوفیه یافتن این موارد معمول است که حالت خلوص به شخص اجازه می دهد در قرآن بیش از آنچه چشم یا ذهن عادی می یابد ، درک کند.


Grandshaykh Abdullah al-Faizi ad-Daghestani (1891-1973) ، معلم سابق طریقه نقشبندی ، جانشین شیخ ناظم القبرسی ، به عنوان مثال موارد زیر را ذکر کرد:


"آنها [بزرگترین اولیای خدا ، به ویژه 9 نفر در تاریخ اسلام] قرآن را تلاوت نمی کنند ، همانطور که ما می خوانیم ، که آن را از ابتدا تا انتها می خوانند ، اما با تمام اسرار و واقعیت های داخلی آن را تلاوت می کنند. زیرا خداوند فرموده است: " و لا راتبن و لا یابیسین الا فا کیتابین مبین " [قرآن کریم 6:59]. "هیچ چیز مرطوب و خشکی وجود ندارد که در یک کتاب واضح نوشته شده باشد." هیچ کدام از مخلوقات خداوند در همه جهان خلقت وجود ندارد که قبلاً ، با تمام اسرار آن ، در کتاب صریح ، قرآن ذکر نشده باشد ... خداوند در هر حرف قرآن دوازده هزار دانش مختلف قرار داده است .

امروزه وجود جریانی در غرب "تصوف بدون اسلام" ، که گاه خود تصوف جهانی نامیده می شود ، به روشی مشابه آنچه در نظم دیگری از ایده ها ، یوگا بدون هندوئیسم خواهد بود ، درک می شود. این پدیده معنویت عصر جدید محسوب می شود. با این حال، شیوخ از سنتی tariqas این رویکرد را رد کند.


عرفان یهود یا کابالا 

مقاله اصلی: کابالا


جلد چاپ اول Zohar ، Mantua ، 1558 (کتابخانه کنگره ، واشنگتن).

رمز و راز اصلی عبری (که نباید آن را با یهودیت ارتدکس اشتباه گرفت) از دیدگاه های حزقیال نبی الهام گرفته شده و به آن کابالا گفته می شود (همچنین قبله ، از عبری קבלה qabbalá ، "پذیرایی" ، یا بیشتر به عنوان "سنت" پذیرفته می شود) ) و عمدتا در قرون وسطی میانه تولید و گسترش یافت تا با ظهور the Zoharدر شبه جزیره ایبری در قرن سیزدهم و تفسیرهای بعدی حدیدی. در قرن هجدهم ، پس از فروپاشی جنبش مسیحی مسیحی ، این گروه سقوط کرد و برای جامعه مضر تلقی شد. از آن زمان ، بسیاری از محققان یهودی در غرب از بحث های کلامی که احیای اندیشه عرفانی است ، اجتناب می کنند. بنابراین ، نسخه های خطی ارزشمند کابالیستی و مباحث و تفسیرهایی که توسط عرفای یهود از آنها صورت گرفت ، فراموش شد.


در تعریف گرشوم شولم ، مورخ و دین شناس ادیب شناس یهودی ( گرایش های بزرگ عرفان یهود ، بارسلونا: Ediciones Siruela ، 1996 ، ویرایش اصلی در سال 1941) ، عرفان مرحله بعد از دین است . همانطور که انسان پسا بدوی از دنیایی که در آن زندگی می کند احساس بیگانگی می کند ، به دلیل این شکاف که در آن خدا به عنوان چیزی بسیار دور ، در آن سوی پرتگاه که الهی را از انسان جدا می کند ، احساس دینی ایجاد می شود . این تعریفی است که از دین به وجود می آید ، در آن خدا چیزی دور از پرستش یا اطاعت است.


از نظر شولم ، عرفان یهود دارای سه ویژگی اساسی است که ویژگی خاص آن را به آن می دهد:


در وهله اول ، اکراه نسبت به اعترافات شخصی ، به دلیل ذخیره در برابر همه چیز مربوط به تجربه عرفانی و به دلیل عدم وجود عناصر زندگی نامه.

ثانیاً ، عرفان یهود نگرش متافیزیکی مثبتی نسبت به زبان نشان می دهد ، که ساز خود خدا محسوب می شود و به عنوان یک زبان خلاق ، در گفتار مشترک انسان منعکس می شود.

سوم ، عرفان یهود با احترام مداوم به سنت مشخص می شود: بنابراین ، هر چه عرفان خالص تر باشد ، به سنت واقعی که به عنوان "دانش اصلی" بشریت درک می شود نزدیکتر است.


درخت زندگی .

شاید بزرگترین عرفای یهود ، شلومو بن یهودا بن گابیرول از مالاگا باشد ، همچنین به نام آویسبرون (حدود 1021 - حدود 1058) ، نویسنده کتاب چشمه زندگی ( مکور حییم ) که در سراسر فیلسوفان مسیحی قرون وسطی شناخته شده بود. از طریق ترجمه لاتین آن ( Fons vitae ) ؛ از سوی دیگر، عالم بزرگ و متکلم Rambam، که ما معمولا به صورت مطمئن شوید ابن میمون (1135-1204)، این ایده از فقدان صفات در خدا، که به شدت در پیکربندی کابالیستی خدا را به عنوان وزن کمک به En-Sof به .


یکی از مهمترین منابع کابالا Zohar یا کتاب جلال است . این مجموعه ای از متون مختلف است که شرح آنها به طور سنتی به Moisés de León ، یهودی اسپانیایی (درگذشته 1305) نسبت داده می شود ، اگرچه به نظر می رسد برخی از عناصر آن بسیار قدیمی تر هستند. برخی از ایده های او از لحاظ سطحی به عقاید فلاسفه یونانی ، پانتهیست های مصری و عرفان شباهت دارد. ایده اصلی بیان شده در اینجا این است که ، از دامن الوهیت پنهان یا بیکران ( عین صوف ) ، پرتوی از نور بوجود آمد که باعث بوجود آمدن هیچ ( Ain ) ، مشخص شده با کره ( Sfira ) یا منطقه شد ، نام کتر را دریافت می کند(تاج پادشاهی). از این تاج عالی خداوند نه حوزه دیگر ( sfiroth ) سرچشمه می گیرد . این ده حوزه جنبه های مختلف خداوند را تشکیل می دهند که خدا از طریق آنها خود را نشان می دهد.


طبق کابالا ، مسیح واقعی در آخر زمان متولد می شود و سپس جهان به سرچشمه خود باز می گردد. سپس جهنم به پایان خواهد رسید و زمان خوشبختی بزرگ آغاز خواهد شد. رستگاری انسان با رعایت دقیق قانون و نجات از طریق دانش خاص باطنی حاصل می شود. هر شخص عامل نجات خود است و از طریق دانش پنهانی می تواند به الوهیت دست یابد.


کابالیست ها اغلب ترکیب حروف کلمات کلیدی در متون مقدس و همچنین مقدار عددی آنها را با معنای متعالی تفسیر می کنند. دو روش عمدتاً روشهایی است که برای وحدت آموزه های کابالیستی استفاده می شود: روش مویزس کوردوورو و شاگردش آیزاک لوریا .


عارف بودایی 

همچنین نگاه کنید به: نیروانا و مراقبه بودایی .


ماندالا از بودا Sakyamuni ، نقاشی تبت .

عرفان بودایی شامل رسیدن به حالت بودا یا نیروانا است که در یوگا به آن سامدی می گویند . در بودیسم ذن از طریق یک اقدام ناگهانی دانش جامع به نام ساتوری انجام می شود . روش های مختلفی وجود دارد ، از جمله مانترا (تلاوت) و مراقبه در مورد واقعیت یا با کمک ماندالا . غالباً راهب بودایی ذن به برخی از تمرینات به نام kōans یا مشکلات یا س questionsالات بسیار حل ناپذیر متوسل می شود که حل آنها آسان است و در نتیجه آنها از هم پاشیدگی ظاهر منطقی واقعیت است.


پدیده های عرفانی 

توضیحات علمی درباره پدیده های عرفانی 

در فلسفه ویکتور کوزین ، عرفان یکی از چهار مرحله بزرگ فلسفی است که به طور دوره ای در اندیشه بشری دنبال می شوند و از زمان های کاملا خردگرایانه پیروی می کنند. برخی دیگر می گویند که عرفان می تواند علائم نقص پزشکی فرد باشد. به عنوان مثال ، گفته می شود که سنت ترزا از عیسی بسیار بیمار بود و به همین دلیل می توانست از نظر روانی رنج ببرد . همچنین به عنوان یک توضیح علمی توسط محققان و مورخان عرفان استفاده شده است که برخی از چشم اندازها می تواند ناشی از مسمومیت ناشی از قارچ شناخته شده به عنوان ارگوت چاودار ، یک روانگردان قوی باشد.


در فرهنگ عامه 

در موسیقی می توانید اقتباسی عالی از Dark Night of Soul of San Juan de la Cruz ساخته شده توسط خواننده Loreena McKennit در آلبوم The mask and mirror پیدا کنید .


همچنین خواننده مدونا ، در سال 1989 ، آلبومی را با عنوان Like a نماز منتشر کرد ، جایی که متن آهنگی که نام آن را به آلبوم داد ، با عرفانی به سبک San Juan de la Cruz تزریق شد. در موزیک ویدیو می توانید چندین نماد را مشاهده کنید که به برخی از اشعار او اشاره دارند ، به عنوان مثال Llama de amor viva . از طریق این فیلم کلیسای کاتولیک مدونا را کفرآمیز اعلام کرد. همچنین در ویدئوی آهنگ او از Bedtime Story (1994) می توانید آیینی درویش و عناصر مختلف عرفان صوفیانه را مشاهده کنید ، گرچه او کابالای یهود را اظهار می کند .

  • ۹۹/۱۰/۰۵
  • یادان بیرانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی